English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1270 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
what not U قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
by the book U کتابی
literary U کتابی
literay U کتابی
bookish U کتابی
bookman U کتابی
scribal U کتابی
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
the a of a book U خوانندگان کتابی
credenza U قفسه یا جا کتابی
carpenter stopper U خفت کتابی
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book learning U علم کتابی
Duch arch U قوس کتابی
book move U حرکت کتابی شطرنج
flex x U خرج انفجار کتابی
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
when reading a book U در حال خواندن کتابی
bookplayer U شطرنج باز کتابی
needle book U سوزن دان کتابی
to inset a sheet in a book U برگی را در کتابی گذاشتن
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
with out book U برون سند کتابی ازبر
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
he presented abook to me U کتابی بمن پیشکشی کرد
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
interleave U برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
interleaf U برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
grangerism U ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
to prefix a chapter to a book U فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
translations U ترجمه
translation U ترجمه
renderings U ترجمه
translation U ترجمه
interpretations U ترجمه
rendition U ترجمه
renditions U ترجمه
compilation U ترجمه
rendering U ترجمه
compilations U ترجمه
versions U ترجمه
version U ترجمه
interpretation U ترجمه
paraphrasing U ترجمه ازاد
address translation U ترجمه ادرس
machine translation U ترجمه ماشینی
interpretations U تعبیر ترجمه
an a translation U ترجمه درست
trannlatability U قابلیت ترجمه
paraphrases U ترجمه ازاد
the a of a trans lation U درستی ترجمه
translates U ترجمه کردن
translate time U حین ترجمه
to do into U ترجمه کردن به
translation agency U موسسه ترجمه
translation agency U دفتر ترجمه
translate U ترجمه کردن
the a of a trans lation U صحت ترجمه
translated U ترجمه کردن
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
translating U ترجمه کردن
mechanical translation U ترجمه ماشینی
paraphrase U ترجمه ازاد
translet U ترجمه کردن
metaphraze U ترجمه لفظی
mistranslation U ترجمه نادرست
liberaltranstation U ترجمه ازاد
translate time U هنگام ترجمه
misinterpretation U ترجمه غلط
mechanical translation U ترجمه مکانیکی
interpretation U تعبیر ترجمه
putting U ترجمه کردن
put U ترجمه کردن
puts U ترجمه کردن
reversion U ترجمه مجدد
paraphrased U ترجمه ازاد
translatable U قابل ترجمه
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
object U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
teutonize U به المانی ترجمه کردن
retranslate U دوباره ترجمه کردن
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
delectus U برای ترجمه دارد
mistranslate U ترجمه غلط کردن
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
literalist U طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology U ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
render U ارائه دادن ترجمه کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
literalize U تحت اللفظی ترجمه کردن
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
This is its Persian rendering ( translation) . U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
paraphrase U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
pcv U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrasing U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
epitomist U شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
pass U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
encoding U ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
cross assembler U ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
one pass assembler U برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
literality U صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
passed U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passes U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
posts U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate U کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
compilation U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilations U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
preprocessor U نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster U سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
book U کتاب
books U کتاب
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2Some of my translations are missing !
2Some of my translations are missing !
1tink and grow rich
1اصلاح ترجمه
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3ترجمه كلمه زايش به انگليسي مثلا زن توانايي زايش دارد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com